"" بــــــِ نـــــام یــگــانــه نـگــارنده هــسـتــی ""


برای حمایت از ما و دلگرمی دادن به ما و برای بهتر شدن این وب؛ در قسمت نظرات، نظر خودتون رو در مورد مطالب وب و یا هرگونه انتقاد و پیشنهاد رو اعلام کنید.

شما میتوانید با عضویت در خبرنامه وبلاگ صدای سکوت از فعالیت وبلاگ از طریق دریافت ایمیل به صورت هفتگی با خبر شوید.

پیشاپیش صمیمانه از لطف شما ممنونم .... خوش و خرم و خرسند باشید.

"" پـــشـــیـــــمــــــونـــــم""

نمیدونی چقدر خوبه یه وقتایی پشیمونی
تموم درد من اینه، که تو ؛ این و نمیدونی

به من فرصت بده بازم، تو چشمای تو پیدا شم

یبار دیگه بیام پیشت
دوباره عاشقت باشم

کدوم مردی به تو میگه؛ تموم عشق و رویاشی

ببین تا آخرش هستم
به شرطی که تو هم باشی

کدوم مردی میگه بی تو؛ توی تنهایی می پوسم

اگه اون مرد پیدا شد
خودم دستاشو می بوسم

تو چشمام زل بزن ؛ میخوام

با چشمای تو ؛ جادو شم

تو هم بگو من و میخوای تا از این رو به اون رو شم
بدون تو، نتونستم
بدون تو، نمی تونم

من از رفتار دیروزم

پـــشـــیـــــمــــــونـــــم

پـــشـــیـــــمــــــونـــــم

For NA


"" بــــغـــــض . . .""


ســــخـــت اســـت وقتـــي از شـــدت بـــغـــض
گـــلـــو درد بگـــيري
و هـــمـــه بگـــويـــند

لبـــاس گـــرم بـــپـــوش !!!

"" دلـــــِ شیشه ای آدمــــــا ... ""



دل آدما،

شیشه نیست که روی آن ” هــــــا ” کنیم

بعد با انگـــشت قــــلب بکشیم و

وایسیم آب شـــدنش رو تماشــــا کنیم و کیـــــف کنیم !!!

رو شیشه نـــازک دل آدمـــا اگـــه قلبـــــــــی کشیدی

باید تا تهش پـــــــاش وایســــتی …

Just GoD



سه حرفی که همیشه تنهایی ات را پر می کند
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
" خدا "

زیر بارون ...

 

هوس کردم بازم امشب

 زیر بارون تو خیابون

به یادت اشک بریزم

طبق معمول همیشه

اخه وقتی بارون میاد

رو صورت یه عاشق مثل من

حتی با اشک و بارون

دیگه بارون نمیشه

امشب چشای من

مثه ابرای بهاره

نخند به حال من

که حالم گریه داره

چرا گریه م نمیتونه

رو تو تاثیر بزاره

اره بخند . بخند که حالم خنده داره ...

 

خداحافظ گل نازم

 


چه کاری با دلم کردی که از دنیا دیگه سیرم
که دائم بغض تو سینم ، دارم این گوشه می میرم

یهو چی شد که دل کندی ، بگو چی شد که رنجیدی
چجوری عاشقم بودی که اشکامو نمی دیدی

یه چیزی خوب بگو دیگه ، چرا ساکت شدی بازم
دارم داغون می شم اما ، نمی فهمی گل نازم

ببین عکسا رو آوردم، ببینی بلکه برگردی
چرا بی معرفت آخه، تو اینجوری باهام سردی

چقدر بی رحم با قلبم ، خدایا مردم از غصه
دارم دق می کنم اما ، ازم حالی نمی پرسه

چجوری می تونی بد شی ، بری و بیخیالم شی
یه حسی تو دلم میگه ،یه روزی عاشقم می شی

 

"" محبت یا سادگی ؟؟ ""



گنجشک میخندید...

به اینکه چرا هر روز بی هیچ پولی برایش دانه میپاشم

من گریستم به اینکه حتی او هم.....

محبت مرا از سادگیم میپندارد...

..:: نمایش احساسات با عکس ::..


چقدر خوبه که بدونی یکی یه جایی داره

یه آهنگی رو فقط به یاد تو گوش میده . . .

..:: کوه باش، اما نه کوه سنگی ::..



گاهی باید بغضت را بخوری و اشکت را تف کنی. . .

که مبادا دل کسی بلرزد

حتی در تنهایی خودت هم حق اشک ریختن نداری

چرا که قرمزی چشماهیت ، دل می شکند...

آری

کوه بودن به سنگ بودن نیست...!!!


زیباتـــرین بافتنی دنیا ...



یکی زیر ...

یکی رو ...!

زیباترین بافتنی دنیاست دست هایمان ...



..:: آدم بــــــرفـــــی ::..



آدم برفی هم که باشی

دلت میخواهد کسی در آغـوشـت بگیرد،
دلت میخواهد یک نفر کنارت باشد،

تا گرمت کند ، تا آرامت کند

مهم نیست آب شدن... ،نیست شدن...

مهم آن آرامش است

حتی برای چند لحظه...!

من آرامم ؛؛ تو باور کن . . .


من آرامم ؛؛ تو باور کن . . .

بدون بغض تو سینه/ بدون حرف/ بی کینه
من آرامم، شبیه مرغ عشقی جفت نادیده
شبیه رهگذر ،های خوابیده
بدون ِ قطره ی شوری در این چشمان ِ غم دیده


لطفا برای مشاهده کامل متن به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

"" بــــــِ ســـلامتـــــی هــمــه پـــدر و مـــادر هــــا ""



وقتی دلت میگیره
وقتی از همه جا رونده و مونده شدی
تنها کسانی که بدون نگرانی
میتونی حرف
دلت رو بهشون بزنی
و با جون و دل به حرفات گوش میدن

پدر و مادر هستن♥
خدا هیچ خونه ای رو از وجودشون خالی نکنه
و اگر در بینمون نیستن خدا رحمت کنه
و روحشون شاد و قرین رحمت باشه…..!

ان شاء الـ...

این "منم" که،  دوستت دارم...!


خسته ام... از تـــــو نوشتن...!

کمی از خود می نویسم

این "منم" که،

دوستت دارم...!


حلالت کردم ...

 

عذاب وجدان نگیر من حلالت کردم

برو و دستاشو بگیر من حلالت کردم

تو خیانت کردی من حلالت کردم

بهش عادت کردی من حلالت کردم

من حلالت کردم من حلالت کردم

دستات تو دسته اونه

خدا می دونه دارم می شم دیونه

از دست این زمونه دلم خونه

قلبم شکسته خدا چرا عشقم شد از من جدا

دارم می میرم من بی صدا

علی عبدالمالکی ، آهنگ عذاب وجدان

اعتراف

 

 

بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم برایت تنگ شده

فکر نکن بی وفا هستم ، دلم از سنگ نشده...

اعتراف میکنم اینک در حسرت روزهای شیرین با تو بودنم

باور نمیکنم اینک بی توام

کاش میشد دوباره بیایی و یک لحظه دستهایم را بگیری

کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای مرا ببینی

تا دوباره به چشمهایت خیره شوم ، 

تا بر همه غم و غصه های بی تو بودن چیره شوم...

کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای نگاهت کنم ، با چشمهایم نازت کنم

در حسرت چشمهایت هستم ،

چشمهایی که همیشه با دیدنش دنیایم عاشقانه میشد

بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم هوایت را کرده

در حسرت گرمی دستهایت ، تا کی باید خیره شوم به عکسهایت ،

هنوز هم عاشقم ، عاشق آن بهانه هایت...

تنهائی . . . .

 

 

روزگاری در گوشه ای از دفترم نوشته بودم...

تنهائی را دوست دارم چون نیست بی وفا...

تنهائی را دوست دارم چون تجربه اش کرده ام...

 تنهائی را دوست دارم چون عشق دروغین درآن نیست...

تنهائی را دوست دارم چون خدا هم تنهاست...

 تنهائی را دوست دارم چون در خلوت وتنهائیم در انتظار خواهم گریست...

وهیچکس اشکهایم را نمیبیند...

اما از روزی که تو رادیدیم نوشتم... از تنهائی بیزارم...

چون تنهائی یادآور لحظات تلخ بی تو مردنم است...

- - - - - - - -

 

 

میدانستم عاشق بارانی ،

آنقدر اشک ریختم تا خورشید بتابد بر روی سیل اشکهایم ،

تا اشکهایم ابر شود و باران ببارد

این اشکهای من است که بر روی تو می بارد

آسمان با دیدن چشمهای من می نالد

عشق همین است و راه آن نفسگیر

باز هم میخواهم عشق را با تمام دردهایش،

دردهایی که درد نیست  چون دوایش تویی

خیالی نیست دلتنگی ها و بی قراری هایش، چون چاره اش تویی

عزیز من تویی، در راز و نیازهایم تنها تویی

با تو بودن یعنی همین ،

یعنی من عاشقم بیشتر از تمام عشقهای روی زمین

عزیزم خیلی دوستت دارم ، تنها همین احساس است که در دل دارم

این کلام جاودانه را از من بپذیر ، در روزی که قلبم درونش غوغاست ،

این احساس صادقانه را از من بپذیر ، در روزی که حال من حال خودم نیست

دستانم را محکم تر بگیر . . .


کـاش مـی فـهـمیـدی ....

قـهـر میـکنم تـا دسـتـم را مـحـکمتر بگیـری و بـلـنـدتـر بـگـویی:

بـمان...

نـه ایـنـکـه شـانـه بـالا بـیـنـدازی ؛

و آرام بـگویـى:

هـر طور راحـتـى ... !

. . . . . عشق. . . . . .

 

 

عشق پایان خوشی نیست برای من و تو

کاش نزدیک شود فاصله های من و تو

باز هم نام تو فریاد شده بر لب من

کی به هم می رسد اینبار صدای من و تو؟!

تو نپرس از من و من از تو نخواهم پرسید

بی جواب است از این لحظه چرای من و تو

بعد عمری دلمان خواست که با هم باشیم

شاید اینبار نمی خواست خدای من و تو...

همه گفتند تو لیلایی و من مجنونُ نه!

قصه ها هم نرسیدند به پای من و تو

عاقبت از غم هم روی زمین می پوسیم

کاش یک غنچه بکارند بجای من و تو

..:: آسمان چشمانم ::..

 

 

باز آسمان چشمانم بارانی است

و در این همه هق هق

چه کم دارم آغوش گرمت را...

چشمهایم عجیب می سوزند

و در این سوزش اشک

چه کم دارم دستهای مهربانت را.. 

نقاب . . .



چگونه است؟!

صبح كه بيدار شدي

كدامين نقاب را بر مي داري؟

فصل نقابهاست...

انگار كسي ما را بي نقاب نمي بيند

اگر روي واقعي داشته باشيم

كسي ما را نمي پسندد

به دنبال لحظه ايم كه تمام نقابها از چهره ها برداشته شود

ايا آن روز هيچ "خودي" باقي خواهد ماند؟

"" عشق مرد و زن . . .""


یه مرد با چشم هایش عاشق می شود و یه زن با گوش هایش ...

برای همینه که زن ها آرایش میکنن و مردها دروغ میگن . . .

نباید اینجوری باشه اما هست

مــــــردانـــــــِ . . . .


مردانه که دلت بگیرد کدام زن میخواهد آرامت کند…؟

مردانه که بغض کنی چه زنی توانایی آرام کردنت را دارد…؟

مرد که باشی حق این ها را نداری…

مرد که باشی حق ات فقط در دل نگهداشتن است….

مرد که باشی از دور نمایِ کوهی را داری , مغرور و غمگین و تنها….

مرد که باشی شب که دلت بگیرد یک نخ سیگار روشن میکنی و خودت را پشت دودش پنهان میکنی….